دیکشنری
داستان آبیدیک
پا به فرار گذاشتن
english
1
general
::
flee, run away
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بیکار ماندن
بیکاره
بیکاری
بیکران
بیکرانی
بیکسی
بیکله
پا
پا اردکی
پا بپا کردن
پا برجای
پا بلند
پا بمیان گذاشتن
پا بند
پا به فرار گذاردن
پا به فرار گذاشتن
پا دادن
پا رو در جایی گذاشتن
پا شدن
پا گذاشتن
پا کوفتن
پائی
پائیز
پائیزه
پائین افتادن
پائین رفتن
پاافزار
پابپا ور کردن
پابرجا
پابرجا ماندن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید